Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، او برای رسیدن به قدرت از هیچ کاری روگردان نبوده و حتی مادر و همسران خود را نیز به قتل رساند. نرون، خواهرزاده کالیگولای خونخوار بود و گفته می‌شود نه تنها بی‌رحمی و قساوت او شبیه به کالیگولا بود، بلکه از نظر ظاهری نیز شباهت‌های بسیاری به او داشت.

همچنین خوشگذرانی‌ها و ولخرجی‌های این پادشاه بی‌لیاقت باعث شده بود تا امپراتوری رم تا پای شکست پیش رود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امپراتوری این پادشاه سرانجام با خودکشی او، به پایان رسید. برخلاف تصور او که فکر می‌کرد رم پس از او از بین خواهد رفت، این امپراتوری پس از نرون تازه به شکوفایی رسید.

لوسیوس دومیتیوس آهنوباربوس که بعدها نام خود را به نرون تغییر داد، در ۱۵ دسامبر سال ۳۷ پس از میلاد در شهر آنتیوم در نزدیکی رم به دنیا آمد. او تنها پسر جینائیوس دومیتیوس و جولیا آگریپینا خواهر امپراتور کالیگولا بود.  

پدر لوسیوس یکی از فرماندهان موفق لشکر کالیگولا به حساب می‌آمد و به همین خاطر توانسته بود با خواهر کالیگولا ازدواج کند. پدر لوسیوس در زمانی که او تنها دو سال داشت بر اثر ابتلا به یک بیماری لاعلاج درگذشت. آگریپینا قبل از ازدواج با پدر لوسیوس یک بار دیگر ازدواج کرده بود، ولی همسرش به طرز عجیبی از دنیا رفته بود. رمی‌ها آگریپینا را قاتل سه شوهر خود می‌دانند. پس از مرگ جینائیوس، بین آگریپینا و برادرش کالیگولا کشمکشی رخ داد که در نهایت به تبعید این مادر و پسر منجر شد.

مجسمه مومی ساخته شده از نرون در یکی از موزه های رم قرارداده شده است 

پس از مرگ  کالیگولا  چون فرزند و همسراو قبلا به طرز عجیبی فوت کرده بودند و او جانشینی نداشت، عمویش کلودیوس امپراتور رم شد. او آگریپینا و لوسیوس را از تبعید بازگرداند و با ازدواج با آگریپینا، لوسیوس را نیز به فرزندخواندگی پذیرفت و پس از چند سال، دختر خود اکتاویا را به عقد او درآورد. از میان تمام فرزندان کلودیوس تنها یک پسر به نام بریتانیسوس زنده ماند و باقی به طرق مختلفی از دنیا رفتند یا در جنگ‌ها کشته شدند. پس از این ازدواج، لوسیوس هم نام خود را به نرون کلودیوس سزار تغییر داد.  

آغاز سلطنت 

کلودیوس در سال ۵۴ پس از میلاد و در زمانی که نرون ۱۷ سال داشت، از دنیا رفت و با مرگ او، این ولیعهد جوان که از برادر ناتنی  ۱۵ساله خود بزرگ‌تر بود، بر تخت سلطنت نشست. البته طبق گفته بسیاری از مورخان رمی، آگریپینا همسر خود کلودیوس را به وسیله قارچ‌های سمی مسموم کرد تا پسرش امپراتور شود. اما اینکه نرون تا چه حد در این قتل سهیم بوده یا حتی از آن خبر داشته است، هیچ‌گاه مشخص نشد. در برخی دیگر از نوشته‌ها نیز آمده که کلودیوس در یکی از جنگ‌های خود کشته شده است.  

نرون جوان‌ترین امپراتوری بود که تا آن زمان بر یک قلمرو حکمرانی می‌کرد. او همیشه می‌خواست تا نوازنده و شاعر بزرگی شود و همیشه خود را یک هنرمند می‌دانست و از امور مملکت‌داری هیچ چیز نمی‌دانست. در واقع او به اصرار مادر خود بر تخت سلطنت نشست.

از همان ابتدا قرار شد که نرون با مشورت و همیاری سنکا و باروس - دو نفر از فرماندهان معتمد ارتش رم - کشور را اداره کند و آنها نیز تا حد توان، نرون را راهنمایی می‌کردند.
 در یک سالی که این دو یار وفادار به نرون در اداره امور کشوری کمک می‌کردند، همه چیز به خوبی و در آرامش می‌گذشت. در این زمان دوستان صمیمی نرون دائم در گوش او زمزمه می‌کردند که مراقب مادرش باشد. آنها می‌گفتند که آگریپینا فکر سلطنت در سر دارد.

عنوان

 مادر نرون در بیشتر کارهای کشور دخالت می‌کرد و حتی در مذاکرات نرون با دیگران، نیز آنها را تنها نمی‌گذاشت. تنها یک سال پس از به قدرت رسیدن، در سال ۵۵ میلادی بحثی در گرفت که طبق آن نرون باید پادشاهی را با برادر ناتنی خود تقسیم می‌کرد.

آگریپینا و نرون که بریتانیسوس را مانعی بزرگ بر سر راهشان می‌دیدند و گمان می‌کردند که ممکن است هر لحظه طرفداران کلودیوس که از امپراتوری نرون ناراضی بودند، سعی در جانشین کردن بریتانیوس به جای نرون کنند، او را نیز با یک نقشه کاملا حساب شده در یک مهمانی با ریختن سم در نوشیدنی‌اش مسموم کرده و به قتل رساندند.

این قتل آن‌قدر زیرکانه و طبیعی جلوه داده شد که آنها مرگ او را بر اثر حمله ناگهانی صرع عنوان کردند و کسی نیز متوجه جنایتشان نشد. باریوس و سنکا به مدت پنج سال از نرون حمایت کرده و او را در اداره مملکت راهنمایی می‌کردند. در این پنج سال نه تنها امور طبق روال پیش می‌رفت بلکه چندین اصل مهم نیز تصویب شد که شامل حق اعتراض برده‌ها به صاحبانشان، بخشش کسانی که به او و ارتش رم بی‌احترامی کرده و در زندان بودند و بازسازی شهرها و خانه‌هایی که در جنگ‌ها تخریب شده بودند، می‌شد.

    ویرانه های به جا مانده از آتش‌سوزی بزرگ رم امروزه بازدیدکنندگان فراوانی دارد

 او با این کارها توانست در همان آغاز سلطنت رضایت مردم را به دست بیاورد. نرون از همان ابتدای امپراتوری شروع به بازسازی شهر و گسترش رم کرد. به خاطر علاقه زیاد نرون به موسیقی و شعر، به این هنرها به شدت بها داده شده و سالن‌های موسیقی در شهر احداث شدند. به دستور او حتی سالن تئاتر و زمین‌های ورزشی نیز در رم ساخته شد.

در آن سال‌ها امپراتور جوان در نظر داشت تا خود را بین مردم نه تنها به عنوان یک پادشاه محبوب جلوه دهد، بلکه با خواندن اشعار خود در جمع مردم، می‌خواست تا او را فرمانروایی باهوش و هنرمند بدانند. همچنین او عده‌ای را استخدام کرده بود که پس از تمام شدن شعرهایش او را تشویق کرده و برایش هورا بکشند.  

همسر اول نرون اوکتاویا بود که آگریپینا به شدت از او پشتیبانی می‌کرد. آنها همواره می‌کوشیدند تا نرون را از گرفتن همسر دوم منصرف کنند. اما در سال، ۵۸ نرون علاقه شدیدی به همسر یکی از دوستانش –سالویوس اوتو–  به نام پوپیا سابینا پیدا کرده و چون مادرش را مانعی بسیار بزرگ بر سر راه ازدواج با سابینا و طلاق از اوکتاویا می‌دید، دستور داد تا او را به قتل برسانند.  

    ویرانه های به جا مانده از آتش‌سوزی بزرگ رم امروزه بازدیدکنندگان فراوانی دارد

آگریپینا در سال ۵۹ به دست سربازان نرون به قتل رسید ولی او تا سال ۶۲ نتوانست با سابینا ازدواج کند. نقشه اول برای قتل آگریپینا، غرق کردن قایقی بود که او با آن به تفریح می‌رفت. در اجرای این نقشه نرون یکی از صمیمی‌ترین دوستان خود به نام آکرونیا پولا را از دست داد، ولی مادرش توانست با شنا کردن به طرف ساحل، نجات پیدا کند. پس از ناموفق بودن این نقشه، یاران نرون آگریپینا را مجبور کردند تا خودکشی کند.  

گفته می‌شود که درخواست مرگ آگریپینا در اصل از طرف سابینا بود و تازه زمانی که او به قتل رسید، سابینا از همسر اولش جدا شد  و به همسری نرون درآمد. البته این ازدواج باعث شد تا اوتو در ادامه نقشه به دشمنی با نرون برخاسته و علیه او لشکری بزرگ فراهم کند.  

نرون نه تنها اوکتاویا را طلاق داد بلکه او را تبعید هم کرد و پس از مدتی دستور داد تا وی را که در آن زمان تنها ۱۹ سال داشت، به قتل برسانند. نرون پس از مدتی کوتاه زندگی با سابینا، به او مشکوک شده و به خیال اینکه جاسوس دشمن است، او را نیز با ضربه‌های لگد به قتل رساند.

 باریوس-مشاورارشد نرون- در سال ۶۲ درگذشت و پس از مدتی کوتاه سنکا نیز که دیگر از کارها و دیوانه بازی‌های نرون خسته شده بود، خود را بازنشسته اعلام کرده و برای همیشه نرون را تنها گذاشت. در این زمان نرون سه مشاور قدرتمند خود  باریوس، سنکا و مادرش را از دست داده و تمام تصمیمات مهم بر گردن خودش افتاده بود که البته قادر نبود به خوبی از پس آنها برآید.

 پس از آن بیشتر اوقات نرون به خوشگذرانی و برگزاری جشن‌ها و مهمانی‌های شام می‌گذشت که از بعدازظهر آغاز می‌شد و تا نیمه‌های شب طول می‌کشید. او نیز مانند کالیگولا هر روز چاق‌تر و چاق‌تر می‌شد. همچنین مانند کالیگولا آن‌قدر از دارایی‌های خزانه‌داری استفاده کرده بود که مملکت کم‌کم رو به ورشکستگی می‌رفت. نرون حتی برای بافت تور ماهیگیری خود از نخ‌های طلا استفاده می‌کرد.

او از اینکه یک لباس را دو بار بر تن کند به شدت نفرت داشت و هر روز باید جامه‌ای نو می‌پوشید. نعل اسب‌هایش باید از نقره ساخته می‌شد. این بی لیاقتی او در امور مملکت‌داری باعث شده بود تا در هر گوشه از قلمرواش عده‌ای علیه‌ او توطئه کنند. طی این مدت او حتی بسیاری از فرماندهان با لیاقت و موفق رمی را هم اعدام کرد تا بر ضد او شورش نکنند.  

مرگ نرون

پس از اینکه نرون بی‌لیاقتی خود در کشورداری را به همه ثابت کرد، اتحادیه‌ای برای برکنار کردن او پایه‌گذاری شد که نرون آن را از چشم سنکا دیده و با تهدید از او خواست تا خودکشی کند و به این ترتیب سنکا که آخرین بازمانده یاران نرون بود نیز از دنیا رفت. اما باز هم اوضاع بر وفق مراد نرون نشد و این بار او با گالبا طرف بود که مردم نیز طرفدار او شده بودند.

 نرون سرانجام در نهم ژانویه سال ۶۸ میلادی وقتی دید که مقابله با مردم و سنای رم کاری غیر ممکن است، دست به خودکشی زد. او قبل از مرگ خود گفته بود «افسوس که با مردن من شما هنرمندی بزرگ را از دست خواهید داد.» نرون پنجمین و آخرین امپراتور رم از سلسله جولیو کلودیان و آگوستوس بود.

کد خبر 782791 منبع: همشهری سرنخ برچسب‌ها تاریخ - باستان‌ شناسی خبر مهم خودکشی ایتالیا قتل - قاتل تاریخ جهان

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: تاریخ باستان شناسی خبر مهم خودکشی ایتالیا قتل قاتل تاریخ جهان دنیا رفت نه تنها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۴۳۰۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مد خوب، مد بد!

«این‌ها الان مد شده» جمله‌ای آشنا که ممکن است در طول روز بارها به گوشتان به عناوین مختلف رسیده باشد. اما آیا هر مدی قابل قبول است؟ تا چه جایی می‌توان از آن پیروی کرد؟

به گزارش ایسنا، شاید کلمه حجاب و پوشش برای افراد در سنین بالاتر معنا و مفهوم بیشتری داشته باشد. کسانی که نوع لباس پوشیدن در خانه یا بیرون از آن، برایشان نوعی احترام به خانواده و جامعه بود. می‌توان گفت پوشیدن لباس‌های نامتعارف باب نبود. اگر کسی بر خلاف عرف آن دوره عمل می‌کرد به شدت مورد شماتت دوستان و اطرافیان خود قرار می‌گرفت. اما در دوره جدید عکس این قضیه در جریان است. به طوری که پوشیدن لباس‌های پاره، کهنه، تنگ و کوتاه که هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی ندارد، بسیار در بین جوانان باب شده است.
به راستی دلیل این که عده‌ای از افراد به بدون هیچ آگاهی، فقط به دلیل مد شدن این نوع پوشش را انتخاب می‌کنند چیست؟ لباس‌هایی که در بسیاری از مواقع نه تنها زیبایی ندارند، بلکه ممکن است در نگاه اول مضحک و خنده‌دار هم باشند.

مفهوم پوشش و لباس

لباس از گذشته، تاکنون گویای مفاهیم زیادی بوده است و سهمی بزرگ در فرهنگ ملت‌ها دارد. نشان‌دهنده باورهای، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی مردمان یک جامعه است. اما در نگاه کلی لباس پاسخگوی نیازهایی مانند حفاظت از سرما و گرما، حفظ عفت و شرم است و در نهایت به انسان آراستگی، زیبایی می‌بخشد.

پوشش در گذشته

 پیکره‌ها، نقاشی‌ها، و نوشته‌های باقیمانده از دوران باستان نشان می‌دهد که پوشش تمام بدن در دوره‌های مختلف تاریخی برای زنان و مردان ایرانی دارای اهمیت بوده است و ایرانیان به هیچ وجه در برهنگی به سر نمی‌برده‌اند.

استرابون تاریخ‌نگار و جغرافیدان معروف یونانی که کتاب جغرافیای او منبع گران‌بها از دنیای قدیم از جمله فلات ایران، فرهنگ و تمدن مردمانی که در نواحی مختلف ایران ساکن بوده‌اند را در خود جای داده است، می‌نویسد: "ایرانیان اگر بخشی از بدنشان برهنه باشد آن را بی شرمی می‌دانند و همیشه بلند لباس می‌پوشند.

 ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن می‌نویسد: "در زمان داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع جز در تخت روان و روپوش‌دار از خانه بیرون نمی‌آمدند. در نقش‌هایی که از ایران باستان بر جای مانده است هیچ صورت زن دیده نمی‌شود
در موزه لوور پاریس مُهر سنگی استوانه‌ای مربوط به دوران هخامنشیان است که تعدادی با لباس و تاج و چادر زنان هخامنشی بر مسند شاهانه‌ای تکیه زده است و ندیمه‌هایش در مقابلش ایستاده‌اند و سرپوش به سر دارند.  موارد نمونه‌هایی از وجود فرهنگ پوشش و یکی از نشانه‌های ملیت ایرانی است.

پوشش فرهنگ‌های مختلف ایرانی

با این که استفاده از لباس‌های سنتی و قدیمی دیگر نسبت به گذشته در بین اقوام ایرانی رایج نیست، اما هستند مردمانی که در استان‌های مختلف هنوز از این سنت دیرین در نوع پوشش استفاده می‌کنند. پوشش اقوام مختلف در ایران برای بسیاری از گردشگران چه ایرانی یا خارجی بسیار جذاب و دیدنی است. شاید برای شما پیش آمده باشد که در سفر به نقطه‌ای از کشور افرادی را با لباسی خاص و سنتی مخصوص همان منطقه ببینید. لباس‌هایی که در عین زیبایی، پوشیدگی را نیز به همراه دارد. به طوری که اکثر افراد را به گرفتن عکس‌های یادگاری از این نوع پوشش ترغیب می‌کند. بر اساس شرایط جغرافیایی، آب و هوایی و همچنین فرهنگ‌های مختلف اقوام ساکن، نوع پوشش و لباس در بین قومیت‌های مختلف بسیار متنوع است.

مدگرایی

مدگرایی به این معنی است که فرد سبک زندگی، پوشش و رفتار خود را بر اساس آخرین الگوها تنظیم و به محض ورود الگوی جدید در جامعه، از آن پیروی می‌کند. این حس تنوع‌طلبی توأم با گرایش به خودنمایی در محیط اجتماعی، تغییرات چشمگیری در نوع پوشش، رفتار و آرایش افراد به همراه داشته است. مدگرایی منحصر به سن خاصی نیست، اما در بین جوانان جذابیت بیشتری دارد. عواملی چون تنوع‌طلبی و نوگرایی، همانندسازی، رقابت، چشم و هم‌چشمی با دیگران، مدگرایی و التزام ناشی از دوستی، جلب توجه دیگران و تشخّص‌طلبی می‌تواند از عوامل گرایش جوانان به سوی این شیوه زندگی باشد.‌

مد پیامد دوره معاصر و مختص به جامعه و فرهنگی خاص نیست، اما در عصر حاضر با گسترش روز افزون شبکه‌های ارتباطی و ماهواره‌ای، سبک زندگی  افراد جامعه مخصوصا نوع پوشش آن‌ها را  بسیار تحت تأثیر قرار داده است. این رسانه‌ها با کمک تبلیغات و مدهای جدید، نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد می‌کنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزش‌های جامعه ما هیچ سنخیتی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی می‌شود.

اکثر افرادی که در پی مد روز هستند، به قول خودشان می‌خواهند باکلاس باشند. به عقیده آن‌ها نحوه پوشش عامل مهمی برای شناخت طبقه اجتماعی، میزان رفاه، سلیقه و فرهنگ افراد است.
 پیروی از مد همیشه بد نیست و می‌تواند جوانان را از لحاظ روحی ارضا کند و حتی در پیشرفت جامعه نیز مفید باشد. جامعه‌شناسان مد را یک پدیده اجتماعی می‌دانند که افراد را با یکدیکر همرنگ می‌کند. این به شرطی است که از افراد یا مدهایی که با جامعه هیچ سنخیتی ندارند پیروی نکنند. اما با این حال امروزه جوانان زیادی  را می‌بینیم که درگیر آن شده‌اند و مد به یکی از معضلات فرهنگی و اجتماعی جامعه تبدیل شده است. تقلید نسنجیده‌ای که وقت و هزینه زیادی برای آن‌ها دارد. چراکه اکثرا وقتی از آن ها دلیل انتخابشان پرسیده می‌شود تنها کلمه‌ای که می‌شنویم این است که مد شده است.



سخن آخر

 با پیشرفت روزافزون، شبکه‌های ارتباطی و ماهواره‌ای در نیازهای اساسی مردم به خصوص جوانان تغییرات بزرگی را به وجود آورده‌اند، رسانه‌هایی که با تبلیغات، الگوهای جدیدی را وارد زندگی جوانان کرده‌اند. الگوهایی که در اکثر موارد سنخیتی با فرهنگ و ارزش‌های جامعه ایرانی ندارد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • عکس‌| تمرینات انفجاری «پادشاه» برای بازگشت!
  • پیام پادشاه مراکش به رژیم صهیونیستی و جهان درباره وضعیت فلسطین
  • تمرینات انفجاری«پادشاه» برای بازگشت!
  • مد خوب، مد بد!
  • عملکرد دیوانه کننده لیونل مسی در بازی شب گذشته اینتر میامی
  • ببینید | رونالدو آتش به پا کرد؛ کولاک جدید کریس با لباس النصر
  • توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره جنگ با ایرانی‌ها (فیلم)
  • (ویدئو) توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره جنگ با ایرانی‌ها
  • آنتونی هاپکینز در نقش آهنگساز مشهور بازی می‌کند
  • توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره ایرانی‌ها